فصل داغی که میتوانی تا ظهر بخوابی و وقتی از خواب بلند شدی، به اعضای خانواده بگویی: «صبح بهخیر!» نه خبری از درس است، نه مشق، نه امتحان. راااااحت و آسوده میتوانی زیر باد کولر لم بدهی و دوچرخه بخوانی!
خلاصه اينکه تابستان فرصت فوقالعادهای است تا حسابي خستگی در کنی، اما همه اینطور فکر نمیکنند! افراد در مواجهه با تابستان به دو دسته تقسیم میشوند:
بعضی تابستان را زمانی میدانند برای هرچه پربارترکردن توشهی علم و دانش و تا جايي که در توان دارند در کلاسهای گوناگون نامنویسی میکنند. از کلاس گلف با چشم بسته گرفته تا حل مکعب روبیک با پای چپ! آنها از ساعت شش صبح تا 12 شب در خیابانها در حال کوچ از این کلاس آموزشی به آن کلاس آموزشیاند و آخر شهریور هم آه ممتدی میکشند كه: «آخییییی! چه زود گذشت!»
دستهی دیگر هرتابستان برای تعطیلاتشان برنامهریزی فوق پیشرفته میکنند که شامل یادگیری سه زبان زندهی دنیا و دنبالکردن چند ورزش به صورت حرفهای و کوهنوردی است. اما در نهایت تمام تابستان را فیلم و سریال و کارتون میبینند! اینها اول مهر هرسال به خودشان قول میدهند همهي نمراتشان بیست شود!
خلاصه، نه به آن شوری شور و نه به این بینمکی! سعی کنید از تعطیلات تابستانیتان لذت ببرید تا در آخر تابستان با بغض این شعر قیصر امینپور را نخوانید:
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چهقدر زود دیر میشود...
نگین سردارنژاد، 16ساله
خبرنگار افتخاری از تهران
تصويرگري: فاطمه صديقي
خبرنگار جوان از تهران
نظر شما